اگه یه وقتایی هنوزم اینجا میاین بدونین که در مورد نویسندگیم وسعت پیدا کرد و ترانه هم میگم... خلاصه که شاید متنام روزانه به چشمتون بخوره...
نمیخوام چیز زیادی بنویسم فقط بدونین یه وقتایی تو ذهنم میاین ...
دلم براتون تنگ میشه گاهی...
اگه یه وقتایی هنوزم اینجا میاین بدونین که در مورد نویسندگیم وسعت پیدا کرد و ترانه هم میگم... خلاصه که شاید متنام روزانه به چشمتون بخوره...
نمیخوام چیز زیادی بنویسم فقط بدونین یه وقتایی تو ذهنم میاین ...
دلم براتون تنگ میشه گاهی...
این نظر توسط نسترن در تاریخ 1395/07/17 و 21:10 دقیقه ارسال شده است | |||
نه دیگه ادم که از اول مهربون باشه دلش تا اخر مهربون میمونه فقط یکم بداخلاق میششههه ... موفق باشییی عزیزمم
پاسخ : مثل خودت مهربون |
این نظر توسط نسترن در تاریخ 1395/07/05 و 23:17 دقیقه ارسال شده است | |||
مرسی گلممم...
خو هر دوش قشنگه دلم میخاد جفتشو صدا کنم ستاره ی مهتابییی پاسخ : هنوزم خیلی مهربونی... شاید من خیلی مث اون وقتا مهربون نیستم... اونم واسه کلی اتفاق کاری هست که توزندگیم پیش اومده و میاد... |
این نظر توسط نسترن در تاریخ 1395/07/02 و 13:06 دقیقه ارسال شده است | |||
عزیزمممم فداتشم موفق باشییییی همیشههههه من هم همش بیادتم ستاره جونمممم پاسخ : عزیزم توهم همینطوری خوشبخت بشی...
اخرشم نفهمیدم من ستاره ی توام یا مهتاب .. ولی هرکدومشو دوس داشتی صدا کن مهربون.. همین که به یادمی خیلی خوبه... |